موسیقی هنری است که در عین افسونگری و دلربایی راز های فلسفی را در خود جای می دهد موسیقی علاوه بر ساخت هویت در بحران هویت نیز تأثیرگذار است. موسیقی عباس کمندی را باید در زمره بحران هویت بررسی نمود. 
در تقسیم بندی موسیقی طبق دیدگاه آدورنو که موسیقی را به دو دسته عامه پسند و موسیقی اصیل و فاخر تقسیم می کند، باید گفت که موسیقی عباس کمندی موسیقی عامه پسند بوده که درون خودش بحران هویتی را ایجاد می کند.
کمندی که با موسیقی رمانتیک اینهمانی کاذبی را شکل داده است که باعث می شود به افول دیگری کوچک بیانجامد، به قول ژیژک ظهور دیگری کوچک به افول دیگری بزرگ می انجامد اما برعکس عباس کمندی در موسیقی اش این دورا آشتی می‌دهد و کوچک را در بزرگ هضم میکند .
مخاطب این نوع موسیقی تحت تاثیر رمانتیک بودن آن قرار گرفته که شنونده را از خود انگیختگی محروم می‌کند ،در واقع مخاطبان به مصرف کننده‌ای بدل شده که چیزی جز بحران برای دیگری کوچک به بار نمی آورد این نوع موسیقی ابزاری است که توده ها را کنترل کرده که همانند ایدئولوژی عمل می کند .
در واقع موسیقی عامه پسند در مقابل موسیقی اصیل و فاخر قرار گرفته است ،موسیقی اصیل و فاخر در مقابل سلطه ایستادگی می کند و تسلیم فرایند اجتماعی نشده و آن را به چالش می کشد اما در سبک موسیقی عباس کمندی چنین چیزی به چشم نمی خورد کمندی فضای فکری را در ذهن مخاطب ایجاد می کند که واقعیت ها را پنهان نموده و یا آن را به حاشیه می راند ،اینگونه چشم‌پوشی ها از واقعیت باعث ت زدایی می گردد. و اینگونه موسیقی کارکرد سوژه را غیر فعال کرده و آن را نه متوقف بلکه در اختیار دیگری بزرگ قرار می دهد. وقتی موسیقی عامه پسند با سلطه متحد شده دیگری کوچک را تخریب کرده و آن را در خودش هضم می نماید. فرجام سخن اینکه موسیقی باید بتواند تصویر جامعه را در خودش منعکس کند تا به رهایی سوژه کمک نماید‌.رمانتیک



مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

طلسم صبي طوبی گرافیک یک جلسه ملاقات با فیلم و سریال Sandra سفر به باکو Dawn آموزش تعمیرات موبایل نرم افزار حسابداری باغ بلور